آشنایی با هنر ، طراحی و نقاشی

وبلاگی برای آشنایی و آموزش هنر، آموزش طراحی ، نقاشی ، ادبیات و سینما برای علاقمندان به هنر و نوشته هایی درباره طراحی و هنر نقاشی

آشنایی با هنر ، طراحی و نقاشی

وبلاگی برای آشنایی و آموزش هنر، آموزش طراحی ، نقاشی ، ادبیات و سینما برای علاقمندان به هنر و نوشته هایی درباره طراحی و هنر نقاشی

سایه روشن

کیاروسکورو (ایتالیایی: Chiaroscuro) یا سایه‌روشن (به انگلیسی: light-dark)، به‌کارگیری تضادهای شدید بین رنگسایه‌های تیره و روشن در نقاشی به شکلی است که نمود آن در ترکیب‌بندی کل اثر به چشم آید. کیاروسکورو اصطلاحی فنی برای بُعدبخشی با استفاده از تضادهای نوری در مدل‌سازی اجسام سه‌بعدی هم هست و علاوه بر آن در عکاسی و سینما نیز با کاربردی مشابه رواج دارد.

این اسلوب در روند تحول فن نقاشی رنگ روغنی در دوره رنسانس پدیدار شد و به خصوص در تابلوهای داوینچی و کاراواجو اهمیت پیدا کرد. به طور کلی این اسلوب برای هنرمندانی که قصد داشتند طرح تجربی خود را تا مرحله نقاشی پیش ببرند بسیار اهمیت داشت.رامبراند یکی از استادان کیاروسکورو بود. در اکثر آثارش گروه‌های انسانی را با سایه‌های تیره نزدیک به هم نقاشی نموده و سپس آنها را در مقابل سطوحی که درجات روشن نه چندان متفاوتی باهم دارند قرار می‌داده‌است و برای جدا کردن اشکال کلی تنها از رنگهای سرد و گرم استفاده میکرده. در سده هفدهم نقاشان اسپانیایی و هلندی تکنیک سایه روشن را با اغراق بیشتر و با رنگسایه‌های بسیار شدید در آثار خود استفاده کردند.از مهمترین هنرمندانی که این تکنیک را در قرن هفدهم رواج داد کاراواجو بود.

پیش‌طرح یا اسکیس

پیش‌طرح یا اسکیس (به فرانسوی: esquisse) (به انگلیسی: Sketch) اولین طرح یا طرح هنری خیلی صافی که ویژگی های اصلی یک اثر را نشان می دهد.

در برخی رشته‌های هنری مانند طراحی صنعتی، معماری و نقاشی و حتی طراحی وب و طراحی نرم‌افزار کاربردی موبایل (به طور کلی طراحی رابط کاربری)، به معنای طراحی سریع یا طراحی اولیه‌است. در پیش‌طرح از جزئیات صرف نظر می‌شود و کلیات موضوع به صورت غیر دقیق نشان داده می‌شود. برای اجرای پیش‌طرح فقط از یک رنگ استفاده می‌شود. نمونه کامل تر پیش‌طرح که در آن از رنگ نیز استفاده می‌شود و پاره ای از جزئیات نیز نشان داده شده‌اند راندو خوانده می‌شود.

در پیش‌طرح طرح اولیه به صورت سریع و غالباً دست آزاد ترسیم می‌شود. برخلاف کروکی که بر اساس واقعیت است پیش‌طرح زاییده فکر و تخلیات معمار است و در واقع فکر و اندیشه روی کاغذ است. طرح کشیده شده در پیش‌طرح معمولاً با رنگ یا وسایل ترسیمی راندو می‌شود. راندو یک رسانه یا یک عامل ارتباط است. ارتباط اجزای طرح با هم، با زمینه، طراح، کارفرما یا دیگر عوامل درگیر در ساخت. راندو را می‌توان ابزاری برای طراحی‌های خلاقانه دانست.

کته کلویتس

Related image

کِته اشمیت کُلویتس (به آلمانی: Käthe Schmidt Kollwitz) ‏ (۸ ژوئیه ۱۸۶۷ - ۲۲ آوریل ۱۹۴۵) طراح، چاپگر و مجسمه‌ساز آلمانی بود. او در آغاز به ناتورالیسم گرایش داشت و بعدها به اکسپرسیونیسم رو آورد. موضوع آثار او بیشتر فقر، گرسنگی و جنگ بود.


و در کونیگزبرگ که آن زمان بخشی از پادشاهی پروس بود، متولد شد و فرزند پنجم خانواده بود. پدرش، کارل اشمیت، شغل بنایی داشت و سوسیال‌دموکراتی مبارز بود. مادرش دختر کشیشی بود که بخاطر داشتن عقاید سوسیالیستی از کلیسای رسمی لوتری اخراج شده بود و خود کلیسای مستقلی راه انداخته بود. او در دوران کودکی و نوجوانی از آموزش‌های مذهبی و سیاسی پدربزرگش تاثیر زیاد گرفت.

پدرش که استعداد او را در نقاشی دید او را به کلاس نقاشی فرستاد. مدتی نیز به مونیخ رفت و نقاشی آموخت.

کته در ۱۸۹۱ با کارل کلویتس ازوداج کرد. شوهر او پزشکی بود که از مردم فقیر برلین پرستاری می‌کرد. کته کلویتس در بسیاری از آثارش از چهره‌ها و شرایط زندگی بیماران فقیر شوهرش الهام می‌گرفت. بین سال‌های ۱۸۹۲ تا ۱۸۹۶ او مجموعه‌ای از کار با الهام از نمایشنامه گرهارد هاپتمان با نام «بافندگان» خلق کرد. کار او در نمایشگاه بزرگ هنر برلین نامزد دریافت مدال طلایی شد، اما قیصر ویلهلم دوم با دادن مدال طلایی به او مخالفت کرد. مجموعه بافندگان مشهورترین کار او به شمار می‌رود.

جوان‌ترین پسرش پیتر در هفته اول جنگ جهانی اول کشته شد و پس از آن کته به افسردگی طولانی دچار شد.

کته کلویتس سوسیالیستی متعهد و صلح‌جو بود. او عضو شورای هنری کارگران شد که به حزب سوسیال دموکرات آلمان وابسته بود.

او در ۱۹۲۰ به عضویت فرهنگستان هنرهای پروس درآمد و نخستین زنی بود که به این مقام رسید.

با روی کار آمدن حزب نازی در ۱۹۳۳، او را مجبور به استعفا از جایگاهش در هیئت علمی آکادمی هنرها کردند. اگر چه او از نمایش دادن کارهایش منع شده بود، بعضی از کارهایش را نازی‌ها برای تبلیغات به کار گرفتند.

شوهر کته در سال ۱۹۴۰ از بیماری در گذشت. نوه او نیز در جبهه روسیه در جنگ دوم کشته شد.

او برلین را در ۱۹۴۳ ترک کرده و به موریتزبورگ، نزدیک درسدن، نقل مکان کرد و درست قبل از پایان جنگ جهانی دوم در همانجا درگذشت.